خلاصه داستان : دکتر مارتین بلیک ، یک بیمار ۱۸ ساله به نام دایان دارد که مبتلا به عفونت کلیه است این بیمار اعتماد به نفس بالایی دارد و حالا دارد سلامتی اش را به دست می آورد. اما مارتین که به این بیمار عادت کرده می ترستد که او را دیگر نبیند . به همین دلیل کاری می کند که او همیشه بیمار بماند و در بیمارستان باشد و هر روز اورا ببیند...

خلاصه داستان : داستان درمورد جوانی بد شانس هست که به تازگی از زندان آزاد شده ، طرف دیگر داستان در همسایگی او دختری جذاب با خانواده ای دردسر ساز زندگی میکند که …

خلاصه داستان : یک دختر جوان بنام "استار" که چیزی برای از دست دادن در زندگی اش ندارد، به گروهی از مجله فروش های در حال سفر می‌پیوندد. او پس از مدتی به دام مهمان هایی دائم الخمر و مصرف کننده های مواد مخدر می افتد و در همین زمان با "کریس" نیز آشنا می شود که ...

خلاصه داستان : داستان فیلم در مورد خانواده ای می باشد که زیر بار مشکلات هستند و در نقطه اوج زندگی می خواهند خودشان را جمع کنند و ...

خلاصه داستان : آلیس که قصد دارد برادرش را غافلگیر کند به طور سر زده به خانه شان می رود ولی متوجه اتفاقات وحشتناکی می شود که باعث تشدید پارانویای آلیس می شوند.

خلاصه داستان : سم فردی باهوش است اما بی هدف است، او زنی مرموز را می‌یابد که شبی در استخر آپارتمانش شنا می‌کند. صبح روز بعد، آن زن ناپدید می‌شود. سم کل لس آنجلس را برای پیدا کردن او طی می‌کند.

خلاصه داستان : برادران جیمی (چنینگ تیتوم) و کلاید لوگان (آدام درایور)، برای معکوس کردن یک نفرین خانوادگی تلاش می‌کنند. آنها در حین برگزاری مسابقه کوکا-کولا ۶۰۰ در جاده سریع‌السیر چارلوت با موتور دست به یک سرقت دقیق و حساب شده می‌زنند ...

خلاصه داستان :مرکزیت سریال بر روی دختر جوان و زیبایی به نام کریستین بنا شده است. کریستین دانشجوی سال دوم وکالت، به عنوان کارآموز در یک شرکت معتبر مشغول به کار است. کریستن تمام تلاش و تمرکزش را بکار گرفته تا بتواند لیاقت و شایستگی خود را اثبات کند تا به جایگاهی قابل قبول در شرکت دست یابد، اما آشنایی کریستین به واسطه یکی از همکلاسی هایش با روشی از کسب درآمد، او را وارد دنیای پرهیجان آن کار می کند...

خلاصه داستان :فیلم رابطه صمیمی دو دوست را نشان می دهد که در یک سفر جاده ای به یکدیگر می رسند و ...

خلاصه داستان :عد از اینکه یک حادثه ی عظیم تمام نسل بشر را از بین می برد و عده ای کمی از انسان ها زنده می ماند، دو خانواده مجبور می شوند در یک خانه با هم زندگی کنند تا بدین ترتیب از خطرهای شیطانی بیرون از خانه در امان باشند اما طولی نمی کشد که می فهمد وحشت واقعی از درون خود خانه است و …